بازی، یکی از مهمترین مسایل مربوط به بچه هاست. برای کودک، بازی همانقدر مهم است که خواب و خوراک. بنابراین لازم است که والدین با کودکشان بازی کنند و همچنین درباره بازی و اصول مرتبط با بازیهای کودکانه بیشتر بدانند. در این نوشتار بیا تو عروسی شما را به بحث برنده و بازنده در بازیهای کودکان و جزییات مرتبط با آن دعوت مینماید. با ما همراه باشید.

من بردم و تو بردی
قبل از هر چیز به یاد داشته باشید که برد را برای کودک تبدیل به بت نکنید! به او بیاموزید که قرار نیست همواره برنده باشد و اگر در یک بازی باخت، شما همچنان او را دوست دارید. در بازی بچه ها برد و باخت نباید مسأله باشد. اگر مسابقه ای برگزار میکنید توجه داشته باشید که در آخر، همه بصورت یکسان جایزه بگیرند. باید به کودک آموخت تلاش تو مهم بوده چون فرق بزرگی بین انسان موفق و انسان برنده است اما باخت هم جزیی از زندگی و بازی است.
ایجاد حس رقابت جویی افراطی در کودک منجر به بروز اضطراب و پرخاش در وی میشود و توانایی همدلی و مهربانی با دیگران را در او کاهش میدهد. رقابت در کودکی منجر به حسادت و کمال پرستی خواهد شد. به جای رقابت که فقط ترس و بی اعتمادی به دنیا را به فرزندتان میآموزد، همکاری را به او بیاموزید. اگر رقابت را دلیل اصلی موفقیت فرزندتان بدانید در مسیر زندگی حتما از پا خواهد افتاد.
در بازی با کودک، اگر بازی برنده دارد، والدین مخصوصا پدر، باید بیشتر برنده باشد مثلا از5 بار بازی، 3بار پدر ببرد، 2بار کودک. زیرا کودک نیاز دارد مطمئن باشد که حامی او از او قویتر است.
تشویق در هر بار برنده شدن به استحکام اعتماد به نفس کودک کمک شایانی مینماید اما به جای تشویق دائمی کودک بابت کارهای ریز و درشتش بهتر است تلاش او را تشویق کنید. مثلا وقتی اتاقش را مرتب میکند او را به صرف یک آبمیوه یا خوراکی مورد علاقه اش در کنار خودتان دعوت و از این طریق تلاش او را تجلیل نمایید.
«تو بهترینی»، «تو همیشه موفق میشی» و … این جملات باعث میشود که کودک ارزش خود را در گرو درست و کامل انجام دادن کارها بداند و اضطراب و استرس کامل بودن تا ابد رهایش نکند، چون گمان میکند اگر این کار را به بهترین نحو ممکن انجام ندهد دیگر ارزشی نزد شما نخواهد داشت.
به جای این جملات بگویید؛ «تو همیشه تلاشت رو میکنی»، «اینکه اینقدر تلاش میکنی خیلی برای من ارزشمنده». با این جمله ها ارزش تلاش کردن را به او می فهمانید نه صرفا برنده شدن و جلو افتادن از بقیه را.

قبل از بازیهای گروهی، مسابقات و امتحانات به او روحیه بدهید و به او عشق بورزید و تاییدش کنید.
اما اگر موفق نشد هرگز از واژههای تحقیرآمیز مانند ترسو، خجالتی، دست و پاچلفتی و بیعرضه استفاده نکنید.
از سرزنش کودک به دلیل بازی نکردن با همسالان بپرهیزید.
او را با دیگران مقایسه نکنید و اجتماعی بودن اطرافیانش را به رخ او نکشید.
برد و باختشان برایتان بیاهمیت باشد. وقتی تلاششان را کردند حتی اگر برنده نبودند برایشان جشن بگیرید.
با این کارها به او حس ارزشمندی درست و نه ارزشمندی کاذب که در نتیجه تفکر ایده الیستی به وجود میآید، میدهید.
در کنار این موارد، شکست را نیز به فرزندتان بیاموزید و اجازه بدهید که با ناکامی و قدرتهای نهفته در متن آن روبرو شود تا تحمل ناکامی را در خود پیدا کند، صبوری در برابر ناکامی و شکست را بیاموزد و به حکمت نهفته در آن پی ببرد. به این طریق از افسردگی و پرخاشگری وی در طول سالهای زندگی، جلوگیری خواهد شد.
افراد پرخاشگر احساسات، خواسته ها و عقاید خود را از طریق آسیب زدن به دیگران ابراز میکنند. آنان تقریباً همیشه میجنگند تا در گروه برنده باشند. گاه به نظر می رسد که فرد پرخاشگر احساس حقارت میکند. ممکن است با صدای بلند صحبت کند و بددهن باشد یا بیشرمانه مسخره کند، ممکن است با کارمندان یا پیشخدمتان بخاطر خدمات نامناسب آنها دعوا کند و به زیر دستان خود تسلط داشته باشد و اصرار داشته باشد که همیشه حرف آخر را او بزند.
دیدگاه او این است «چیزی که من میخواهم مهم است، چیزی که تو میخواهی اهمیت کمتری دارد یا اصلاً مهم نیست».
یکی از پیامدهای پرخاشگری افزایش ترس است.
بسیاری از مردم نه به دلیل احساس قدرت که به دلیل احساس ضعف پرخاشگری میکنند و رفتار آنها دشمنانی را برای آنها پدید میآورد که آنان را آسیب پذیرتر میسازد.
پرخاشگری موجب دور شدن از مردم و صفات انسانی میشود.
ما برای عشق ورزیدن به مردم و استفاده از اشیاء آفریده شدهایم ولی در افراد پرخاشگر تمایل شدیدی به عشق ورزیدن به اشیاء و استفاده از مردم وجود دارد.
فرد پرخاشگر برای برنده ها و کسانی که خود را از آنها پایینتر میپندارد، احترامی قایل نیست و در عین حال همواره از روابط برابر و مساوی میترسد و میل به برنده شدن و سلطه جویی دارد.
مردم نیز به مرور روابط صمیمانه خود را با او قطع می کنند. همچنین پرخاشگری می تواند به سلامت فرد نیز لطمه بزند زیرا در هنگام پرخاشگری ضربان قلب و فشار خون بالا می رود و باعث صدمه جدی به سلامت فرد می گردد.
اما با خواندن این مطلب، لازم نیست نگران از بین رفتن رقابت و برنده شدن در کودک باشید! رقابت در وجود کودک از تولد وجود دارد. هدف پدر و مادر باید کم کردن این رقابت و جایگزین کردن همکاری در کودک باشد.
کودک باید بتواند در ٧ سالگی شکست را تحمل کند وگرنه در زندگی با هر شکستی از پا میافتد.
برای تقویت روحیه ارزیابی در کودک، گاهی او را داور کنید. شما و همسرتان بازی کنید. هر کسی باخت خوشحالی کند و هدیه خود را به بازنده بدهد.
باید با بچه ها بازی کرد و وقتی که برنده میشویم اصلا برد خودمان را مهم جلوه ندهیم.
باید با آنها بازی کرد و وقتی که میبازیم، کاملا وانمود کنیم که هیچ اتفاقی نیفتاده است، بلکه تاکید بر این باشد که: چه اندازه کوشش کردیم، با چه سرعتی دویدیم، چقدر عرق کردیم، چقدر تشنه شدیم، چقدر راه آمدیم.
یعنی باید به محتوای بازی توجه داشت تا به جنبه رقابتی آن، تا کودکان بتوانند در محیطی بدون اضطراب و راحت و آسوده باشند.